.:: Death Angel ::.

The Best Persian Blog For Iranian Young

.:: Death Angel ::.

The Best Persian Blog For Iranian Young

به کجا می رویم ؟!!!

درود

باز در پست جدید می خوام مطلبی بیان کنم که شاید قابل فکر کردن باشه. چیزی که خودم درگیرش شدم!

در رابطه با جامعه و تاثیرات اون بر روی همه ی افراد جامعه که توی طولانی مدت چه بلاهایی میتونه سر افراد بیاره. میدونین که هیچ مرگی راحتر از مردن توی خواب و اونم با گاز نیست. چون آروم آروم کار خودشو میکنه و شما اصلا متوجه نمیشید که دارین میمیرین! اول از اینکه این گفته خودمو شروع کنم باید بگم که اول معنی آزادی رو بفهمیم و منظور خودمونو از آزادی بیان کنیم. آزادی در چی؟ حالا اینو میزارم به عهده درک هر فردی. میرم سراغ حرفی که میخوام بزنم 

مقایسه

برای خوندن مطلب به ادامه مطلب برید . . .

 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

خیلی بارها شده که پای صحبت پدرها ، مادرها ، پدربزرگ ها ، مادربزرگ ها و دیگر افراد سن و سال گذشته خودتون نشسته باشید و از داستانهای اونا در مورد اینکه قدیم توی دورانی که حجاب رو تکذیب میکردن و می خواستن فرهنگ اروپایی رو توی ایران پرورش بدن چی سختی هایی کشیدن. شاید عده ای این شکلی نبودن اما باید قبول کنیم افرادی که خواهان حجاب بودن در اون زمان بیشتر بودن. توصیف فضای اون زمان این شکلی میشه که توی دورانی که حکومت پادشاهی بود و هرچه شاه میگفت انگار که امر خدا بود و قانون های بسیار جدی و خان و رعیتی بود. تصور کنید که توی تمام مشکلات اون زمان همه حاضر به تحمل هر گونه سختی بودند تا حجاب خودشون رو داشته باشند و حتی پیش میومد که زمان های طولانی زن ها از خونه های خودشون بیرون نمی اومدند بیرون. مادربزرگ خود من تعریف می کرد که یه روز کاسه ای آشی در خونه همسایه می برد و آژانی از کوچه رد می شد که دید مادربزرگ من چادر به سر دارد و سریعاً چادر اونو از سرش برداشت و رفت و مادربزرگ من به اجبار کاسه ی آشو خالی میکنه و روی سرش میذاره و به خونه بر میگرده.

نمی خوام سرتون رو درد بیارم در کل حرفم این بود که اون زمان با چنین شرایطی مردم کاری رو که به دلشون خوش می اومد انجام دادن و کسی نتونست جلوشونو بگیره!

حالا میاییم در مورد زندگی یه زن 30 – 35 ساله حرف میزنیم:

معمول زنهایی که در این سن می بینیم لباسهای عادی و بدور از هرگونه جلف گرایی هست، چادر پوش توی این مرحله سنی کمتر به چشم می خوره اما تیپهای آنچنانی هم دیده نمیشه. این هم زنی هست که در دوران جنگ بزرگ شده و با آن آرمان های والای آن زمان که مملکت شورو حیاتی دیگه داشت بزرگ شده و کم و بیش دوران انقلاب رو به خاطر داره.

بزارید این میان مطلب این را هم بیان کنم تا دچار اشتباه نشید. من حرفم به هیچ وجه در رابطه با پوشش اسلامی و اینکه خوب هست یا بد، نیست. به هیچ عنوان من هیچکدوم از این پوشش هارو نمی خوام گوش زد کنم مطلب چیز دیگریست.

حالا می رسیم به یه دختر دورو بر بیست سال حالا یه خورده کمتر ، یه خورده بیشتر. این دسته از خانم ها اصلا که دیگه نیازی نیست من توضیح بدم. واقعا سعی میکنن بهترین لباسهای ممکن رو بپوشن جوری که تک باشن حق هم دارن چون : 1. سنشون اقتضا میکنه و 2. جامعه با مد پیش میره و نمیشه جلوی اینو گرفت. بازم میگم من اصلا کاری به اعتقادات ندارم و حرف سر چیز دیگه ای که میگم. دخترهای این سن و سال زیاد مقید به گفته های دینی و پوشش اسلامی و محرم و نامحرم ندارن و همونجور که هممون می بینیم خیلی از اونها مورد وحشیگری جامعه و نظام ما میشن که واقعا توهین آمیز هست و باید به اعتقاد هرکس احترام گذاشت. کجای حرفهای خدا صحبتی از این است که من شما را به بهشت میبرم حتی اگر شده به زور؟!!!!!!!!!!!

حالا اینجا نتیجه بحثمو میگم:

توی زمان گذشته که با ضرب ، زور و کتک چادر از سر زن ها میکشیدن چه جوری زن های جامعه با مسئله مقابله کردن؟ زن هایی که بچه های جنگ بودن و خیلی چیزهارو دیدن چجوری نسبت به دین و پوشش اسلامی خو گرفتن و دخترهایی که دست پرورده انقلاب ناب اسلامی و جمهوری اسلامی بودن چجوری با دین خو گرفتن؟ فکر میکنید چه چیز باعث شد که هر کدام به سمتی برند؟ چی شد که با ضرب باتوم چادر از سر میکشیدند در زمان کفار همه مسلمان شدند و حال که با ضرب باتوم همه را مجبور به پوشش میکنند نمیتوانند؟ اشکال از کجاست؟!!!

شما می دانید؟

(این مسئله هیچ ربطی به زن یا مرد بودن نداره و توهین به کسی نبود فقط مثال بود. اگه ذهنتون باز باشه مطلب رو میگیرید)

نظرات 14 + ارسال نظر
marjan دوشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 06:03 ب.ظ http://marjaniii.blogsky.com/

ممنون که سر زدی .
بردیا من کلا اهل گفتن آپم نیستم به نظرم کسی که بخواد بیاد وبلاگم خودش دوست داشته باشه میاد .
راستی لوگوتو خیلی دوست دارم شکلش نازه گذاشتم تو وبلاگم .

منم دوست دارم

اه ه ه ه ه ه

ببخشید اشتباه شد منم لوگوتو دوست دارم

عاشق خدا دوشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:50 ب.ظ http://www.alone-withall.blogsky.com

به نظرم نمیشه کلی صحبت کرد.
مثلا من خودم 21 سالمه.اصلا هم اینطوری نیستم.
درمورد قدیم هم بگم ما کلا آدمایی هستیم که اگر چیزی رو بهمون امر کنن و زور کنن برعکسش رو انجام میدیم.
مثلا اگه بگن نرو،میریم.بگن نخور،میخوریم...بگن حجابتو حفظ کن،حفظ نمیکنیم.
با زور فایده ای نداره.
کسی که بفهمه حجاب برای مصون بودن خودشه از خطرات احتمالی و برخی بی حرمتی ها،حفظش میکنه..
چه آدم معتقدی باشه،چه نباشه..

این همه فرشته....چرا مرگ؟؟

کاملا درسته

اما آیا این لج بازی معلول نیست؟ و جامعه علت؟

حرفت کاملا متین

در مورد فرشته هم بگم همیشه از فرشته های خوب یاد میشه مگه

عزرائیل فرشته خدا نیست ؟ آیا چون فرشته مرگه ، بده ؟

marjan سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:20 ق.ظ http://marjaniii.blogsky.com/

بردیا مطالبتو میخونم ولی گاهی وقت نمی کنم نظر بگذارم .
ولی همیشه مطالبت عالی بوده .
دارم آپ میکنماااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا .

مرسی عزیز

لطف داری

میام

امیر سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:02 ب.ظ http://taranoom.co.cc

سلام ممنون که به من سر زدی وب تو هم عالیه!!!بازم بهم سر بزن فعلا!!

مرسی

حتما

فاطمه سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 06:37 ب.ظ http://sky-line.blogsky.com/

سلام مرسی که سرزدین
مطالبتون عالی بود ادامه بدید..........
درضمن قالب شماهم خوشگیله

سلام

خواهش میکنم

خوشگیله ؟!!!!!!!!!!!

عاشق خدا سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:18 ب.ظ http://www.alone-withall.blogsky.com

ولی به نظرم. 20 درصد جامعه است.بقیه به عهده خانواده به خصوص مادر است.
حالا یا خیلی سختگیر بودن نسبت به حجاب یا خیلی بی تفاوت بودن نسبت به اون..
آخه تداعی کننده معنی خوبی نیست.

مرسی از اینکه اومدی و نظر دادی

اما یه خورده فکر کن

اونوقت میفهمی که اون مادر هم زاییده همین جامعه است

اونم تو محیطی بزرگ شده که بچه اش بزرگ شده

دقیقا مثل شرکت های هرمی هرچی بالایی ها گند بزنن پایینی ها بیشتر گند میزنن

الای * بوی خوش زندگی * چهارشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:00 ب.ظ http://www.eli60.blogfa.com

سلام داداش بردیا .
به خدا به جان عزیزت چندین مرتبه اومدم وبلاگت ولی به کل رد می کرد .
و اجازه نمی داد وارد وبلاگت بشم گفتم شاید حذف شده .
هم من و هم ایلیا بارها و بارها اومدیم .
ولی باز نشد که نشد .
بازم شرمنده .

سلام عزیز

نه گلم قبولتون دارم

اما یه مشکل به سر تمام وبلاگ ها دادن که بعضی اوقات کلا قاط میزنن

اگه با اینترنت اکسپلورر باز نشد با اوپرا یا فایرفاکس هم امتحان کنید

مرسی اومدین

الای * بوی خوش زندگی * چهارشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:06 ب.ظ http://www.eli60.blogfa.com

بازم سلام داداش بردیا .
نظر خودم راجع به پستت موندش .

به نظر من اصلا ربطی به جامعه نداره ....
این مونده به جنبه ادمها .
بعضی ها واقعا واقعا کم جنبه و یا ببخشیدا بی جنبه تشریف دارن .

خب بر فرض مصال جامعه بهت تا یه حدی ازادی عمل داده . تو چرا
پاتو از گلیم خودت فراتر میزاری .

به قول تو دختر و پسر و یا زن و مرد نداره .
این مونده به ظریفت و جنبه ادمها . همین .

موضوع زیبا و عالی رو انتخاب کردی .
موفق و موئد باشی بردیا ی عزیز .

مرسی از اینکه نظرتو دادی عزیز

اما آیا اینم نیست که با فشار بیخودی هر جامعه بر مردمش

مردمش به همون سمت کشیده میشن

این دقیقا مثل این میمونه که تو دستت یه چیزی رو قایم کردی و نمیزاری

بچه ببینه چه حسی داره اون بچه ؟ حاضر هرجور شده دستتو باز کنه

تا حس کنجکاویش ارضا بشه

نباید چیزی از مردمی که دوست دارن آزاد زندگی کنند دریغ بشه

هرکس راه خودشو میره

غیر از اینه ؟ نه!

مشکل ما اینه جامعه گیر روی مسائلی داره که فقط توهین به مردم تلقی میشه

باورت میشه شهرداری یکسری کلاس مجانی گذاشته واسه مردم که رد شدن از خیابون رو بهشون یاد بده

این توهین نیست؟ (اصلا ربطی به این قضیه هم نداشت)

در کل حرفم اینه که باید به شعور و فرهنگ مردم احترام گذاشت

همین باعث میشه که مردم فرهنگ رو یاد هم بدن

حسین دوشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:49 ق.ظ http://1w1p.blogsky.com

سلام دوست عزیز
مطلب خیلی قشنگی نوشتی.

متاسفانه مشکل همینه که یه عده میخوان با زور اسلام رو (فقط اسلام رو و نه خدا رو) به مردم بقبولونن و غافلن از اینکه هیچ اجباری در راه زندگی نیست و روشنایی از تاریکی جداست.
همین اجبار و زور باعث شده که مردم این راه رو راه تاریکی بدونن. مثل یه سیاهچال که نگهبان زندانی رو به زور میندازه اون تو.

امیدوارم مردم ما تاریکی ها و روشنایی ها رو به دور از این هیاهوها و این باتوم ها و ... جستجو کنن و اگه دلشون خواست به سمت روشنایی پا بزارن تا ببینن کجا میرن و اگه دلشون نخواست به تاریکی پا بزارن تا نبینن کجا میرن و فقط برن.

سلام

مرسی از اینکه اومدی به وبلاگ

حرفت به نوبه خودش کاملا درسته

حرفت متین

موفق باشی عزیز

حسین دوشنبه 16 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:50 ق.ظ http://1w1p.blogsky.com

راستی یادم رفت دعوتت کنم به وبلاگم.
حتما بهم سر بزن.
خوشحال میشم نظرت رو راجع به سوالی که پرسیدم بدونم.

فریبا شنبه 21 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:25 ب.ظ

سلام حرفتان راقبول دارم وکاملا موافقم

سلام

مرسی عزیزم

ایرانی دوشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:40 ق.ظ

دیگه وقتشه اینو بدونیم که هیچوقت با زور و تحمیل چیزی درست نمیشه باید به عقاید ونظر هر کسی با هر طرز فکری احترام گذاشت هر کسی باید ازادی داشته باشه مسائل خوصوصی خودشو از نظر پوشش وعقیده و امثالهم خودش انتخاب کنه زور نه در کشف حجاب نه در اجبارش جواب نمیده. اگه کسی یا عقیدای ادعا داره درسترینه باید تو عمل نشون بده نه حرف. اینم در نظر بگیرید که خیلی چیزا رو معنی واقعیشو عوض کردن و تفسیر اشتباه از مثائل دارن. جامعهاودیدگاههی دیگه رو نه سطحی بلکه واقعی ودرست ببینیم تا بتونیم زندگی درستتری داشته باشیم.

کاملا درسته

ممنون از نظر خوبی که دادی

آرمین شنبه 7 خرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:11 ب.ظ http://nm-leyla.mihanblog.com/

سلام و ادب
من نظرم رو با یه پست گفتم تشریف بیارید

aylar دوشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:50 ب.ظ http://www.aylar-rainbow.blogfa.com

میگم اگه با تبادل لینک موافقی خبرم کن

به موقعش آره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد