در این پست می خوام در مورد یکی از شاعرهای خوب و حتی شاید بی نظیر ایران صحبت کنم. کسی که همیشه با شوق اشعارش رو می خوندم. بیشتر از این صحبت نمی کنم تا اگه مایل بودید زندگی نامه این بزرگ مرد رو بخونید.
فریدون مشیری در سیام شهریور ۱۳۰۵ در تهران به دنیا آمد. جد پدریاش بواسطه ماموریت اداری به همدان منتقل شده بود و از سرداران نادر شاه بود. پدرش ابراهیم مشیری افشار فرزند محمود در سال ۱۲۷۵ شمسی در همدان متولد شد و در ایام جوانی به تهران آمد و از سال ۱۲۹۸ در وزارت پست مشغول خدمت گردید. او نیز از علاقهمندان به شعر بود و در خانوده او همیشه زمزمه اشعار حافظ و سعدی و فردوسی به گوش میرسید. مشیری سالهای اول و دوم تحصیلات ابتدایی را در تهران بود و سپس به علت ماموریت اداری پدرش به مشهد رفت و بعد از چند سال دوباره به تهران بازگشت و سه سال اول دبیرستان را در دارالفنون گذراند و آنگاه به دبیرستان ادیب رفت.
ادامه مطلب ...
سلام
یه طنز تلخ دارم واسه این پست فقط عذرخواهی میکنم بخاطر مطلب مجبورم این عکس رو توی پست بزارم. خودتون تا هرجا دوست دارین سانسور کنین!!
جمعی می خواستن ملیت آدم و حوّا رو در بیارن و از هرجای دنیا چند نفر و با ملیت های مختلف جمع میکنن و تابلوی عکس آدم و حوّا رو نشونشون میدن تا در مورد ملیت آدم و حوّا نظر بدن. جواب ها به این گونه در میاد:
ایرانیه میگه: نه لباسی، نه خونه ای! فقط یک سیب برای خوردن! تازه، فکرمیکنن توی بهشتن!!! صد در صد ایرانیند!
اولا: سرعت زیاد موجب تصادف میشه و اونوقت که در تلفات اینترنتی هم مثل تلفات جاده ای تو دنیا اول بشیم